بحث دهم – زیر ساختهای اعتقاد به معاد

بحث دهم

زیر ساختهای اعتقاد به معاد

تعریف زیر ساختها
زیر ساخت، اساس و پایه ای را شامل می شود، که ساختمان بر آن استوار می گردد، و اگر این زیرساخت نباشد، امکان ساختمان وجود ندارد.
اغلب بررسی معاد بر اساس “علم حصولی” بررسی می گردد، و کمتر به “علم حضوری” پرداخته می شود.
استاد حکمت نیا (ره)معتقد بود مسائل اعتقادی باید بر اساس “علم حضوری” تبیین گردند و اگر بر اساس “علم حضوری” تبیین نگردند، ایمان حاصل نمی شود.
در مورد زیر ساخت، هم توحید و هم معاد در درجه اول اهمیت می باشند، و اشاره می کردند که در حقیقت اصول دین دو فقره می باشد:
1- ولایت
2- قیامت
استاد حکمت نیا ولایت را شامل “ولایة الله، ولایة الرسول و ولایة الأئمة می دانست.
در مورد معاد باید توجه داشت، که ما به قیامت نرفته ایم، چگونه می توانیم آن را بپذیریم. آیات زیر، روش نزدیک شدن به فهم معاد را آموزش می دهند:
یا أَیهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِی رَیبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَ غَیرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَینَ لَكُمْ وَ نُقِرُّ فِی الْأَرْحامِ ما نَشاءُ إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَ مِنْكُمْ مَنْ یتَوَفَّى وَ مِنْكُمْ مَنْ یرَدُّ إِلى‏ أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَیلا یعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَیئاً وَ تَرَى الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَیهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ . ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّهُ یحْی الْمَوْتى‏ وَ أَنَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَی‏ءٍ قَدِیرٌ. وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِیةٌ لا رَیبَ فِیها وَ أَنَّ اللَّهَ یبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ . : اى مردم! اگر درباره‏ قیامت شك دارید (با دقّت در وجود خود، شكّ خود را برطرف كنید،) ما شمارا از خاك آفریدیم (مواد غذایى خاك از طریق غذا به صورت نطفه در آمد) سپس از نطفه، سپس (به صورت) علقه(وضع زالویی شکل)، سپس (به صورت چیزى مانند) گوشت جویده شده كه بعضى خلقت كامل یافته (وبه دنیا آید) وبعضى خلقت كامل نیافته (و سقط شود)، تا براى شما روشن سازیم (كه بر هرچیز قادریم) وآنچه (از جنین‏ها) را كه بخواهیم تا سرآمدى معین در رحم مادران قرار دهیم، سپس شمارا به صورت طفل بیرون مى‏آوریم، تا به حدّ رشد و بلوغ برسید و (در این میان) بعضى از شما مى‏میرید و بعضى به پست‏ترین مرحله‏ى زندگى (و پیرى) مى‏رسید تا جایى كه دانسته‏هاى خودرا از دست دهند. (همچنین) زمین را (در زمستان) خشك و مرده مى‏بینى امّا هنگامى كه باران بر آن فرو مى‏باریم، به حركت درآید و رشد كند و انواع گیاهان زیبا مى‏رویاند.. این (مراحل مختلف خلقت انسان و گیاه) به خاطر آن است كه خداوند حقّ است و اوست كه مردگان را زنده مى‏كند و بر هر چیزى تواناست و (آفرینش انسان از خاك و رویش گیاهان از زمین خشك، نشانه آن است كه) همانا قیامت آمدنى است و شكى در آن نیست، و خداوند تمام كسانى را كه در قبرها آرمیده‏اند زنده خواهد كرد.
وَ كانُوا يَقُولُونَ أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ. أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ :و پيوسته مى‏گفتند: آيا هنگامى كه ما مرديم و به صورت خاك و استخوان شديم. آيا حتماً ما برانگيخته مى‏شويم؟ و آيا نياكان ما (نيز برانگيخته مى‏شوند)؟
(قرآن: واقعه:48-47)
با تدبر در آیات فوق، لازم است ما در پیدایش خود تفکر کنیم، که ما نبوده ایم و خداوند ما را به وجود آورده است. در سوره واقعه نیز خداوند به ابتدای خلقت ما اشاره می کند.
نَحْنُ‏ خَلَقْناكُمْ‏ فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ‏ بالخلق او البعث.
أَ فَرَأَیتُمْ ما تُمْنُونَ‏ ما تقذفونه فی الأرحام من النّطف.
أَ أَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ‏ تجعلونه بشراً سویاً أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ‏.
(تفسیر الصافی، ج‏5، ص: 127)
نَحْنُ قَدَّرْنا بَینَكُمُ الْمَوْتَ‏ قسّمناه علیكم و اقتنا موت كلّ بوقت معین.
عَلى‏ أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثالَكُمْ‏ ان نبدّل منكم اشباهكم فنخلق بدلكم‏ وَ نُنْشِئَكُمْ فِی ما لا تَعْلَمُونَ‏ فی نشأة لا تعلمونها.
وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولى‏ فَلَوْ لا تَذَكَّرُونَ‏ انّ من قدر علیها قدر على النّشأة الاخرى.
فی الكافی عن السجّاد علیه السلام العجب كلّ العجب لمن أنكر النّشأة الاخرى و هو یرى النّشأة الاولى.
أَ فَرَأَیتُمْ ما تَحْرُثُونَ‏ تبذرون حبّه.
أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ‏ تنبتونه‏ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ‏ المنبتون.
فی المجمع عن النبی صلّى اللَّه علیه و آله لا یقولنّ أحدكم زرعت و لیقل حرثت.
لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً هشیماً فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ‏ تتحدّثونه فیه تعجّباً و تندّماً على ما أنفقتم فیه و التفكّه التنقّل بصنوف الفاكهة قد استعیر للتنقل بالحدیث.
إِنَّا لَمُغْرَمُونَ‏ لملزمون غرامة ما أنفقنا او مهلكون لهلاك رزقنا من الغرام.
و قرئ أانّا على الاستفهام.
بَلْ نَحْنُ‏ قوم‏ مَحْرُومُونَ‏ حرمنا رزقنا.
أَ فَرَأَیتُمُ الْماءَ الَّذِی تَشْرَبُونَ‏ ای العذب الصالح للشرب.
أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ‏ من السّحاب‏ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ‏ بقدرتنا.
لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً قیل ملحاً و القمّی ای زعاقاً فَلَوْ لا تَشْكُرُونَ‏ أمثال هذه النعم الضروریة.
تفسیر الصافی، ج‏5، ص: 128
أَ فَرَأَیتُمُ النَّارَ الَّتِی تُورُونَ‏ تقدحون.
أَ أَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَها أَمْ نَحْنُ الْمُنْشِؤُنَ‏ یعنی الشجرة التی منها الزناد.
نَحْنُ جَعَلْناها جعلنا نار الزّناد تَذْكِرَةً القمّی لنا یوم القیامة.
و عن الصادق علیه السلام انّ ناركم هذه جزء من سبعین جزء من نار جهنّم و قد اطفأت سبعین مرّة بالماء ثم التهب و لو لا ذلك ما استطاع آدمی ان یطفأها و انّها لتؤتى یوم القیامة حتى توضع على النّار فتصرخ صرخة حتّى لا یبقى ملك مقرّب و لا نبی مرسل الّا جثا على ركبتیه فزعاً من صرختها وَ مَتاعاً و منفعة لِلْمُقْوِینَ‏ الذین ینزلون القواء و هی القفر او للّذین خلت بطونهم او مزاودهم من الطعام من أقوت الدار إذا خلت من ساكنیها كذا قیل و القمّی قال المحتاجین.
فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِیمِ‏ فأحدث التسبیح بذكر اسمه.
فی المجمع عن النبی صلّى اللَّه علیه و آله لمّا نزلت هذه الآیة قال اجعلوها فی ركوعكم.
و فی الفقیه مثله.
ادب حضور (ترجمه فلاح السائل) ؛ ص375
نَحْنُ‏ خَلَقْناكُمْ‏، فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ، أَ فَرَأَیتُمْ ما تُمْنُونَ، أَ أَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ‏؟! – ما شما را آفریدیم، پس چرا باور ندارید؟ پس آیا ندیدید كه شما منى بودید، آیا شما آن را [به صورت انسان‏] خلق مى‏كنید، یا اینكه آفریده او ماییم؟! و نیز فرمود:
ما أَشْهَدْتُهُمْ خَلْقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ، وَ لا خَلْقَ أَنْفُسِهِمْ‏.(قرآن:کهف:51) آنان را بر آفرینش آسمانها و زمین و یا بر آفرینش خودشان آگاه نگردانیدم. و پیش از آفرینش آنان، زمینها را براى آنان آماده، و آسمان را سقف محفوظ قرار داده و ستونى براى آن قرار نداد، و كوهها را به عنوان میخهاى محافظ زمین قرار داد، و جویها را در آن روان ساخت، و درختان را براى آنان نشاند، و شب و روز را برایشان در پى هم آورد، و مسكن و خانه و دیگر چیزهایى را كه در طول زندگى‏شان بدان نیازمند هستند كاملا براى آنان مهیا نمود.
وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها، إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ.(قرآن: ابراهیم:34) و اگر بخواهید نعمت خدا را به شماره در آورید، نمى‏توانید، براستى كه انسان بسیار ستمكار و ناسپاس است. سپس آنان را با نرمى و آرامش و اكرام تربیت نمود، و بعد از بلوغ به نیكویى و احترام با ایشان معامله كرد و فرمود:
وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنِی آدَمَ، وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ.(قرآن: اسراء:70) و براستى كه فرزندان آدم را گرامى داشتیم، و آنها را در خشكى و دریا [بر مركبها] نشاندیم.
و هنگامى كه سوء عبودیت نمودند، با گذشت و چشم پوشى با آنان معامله نمود.
ولى آنان نه حقّ آفرینش خدا را شناختند، و نه به حقوق بنده پرورى او اعتراف نمودند، و نه حقوق مصاحبت نیكوى او را مراعات كردند، و نه از عیب پوشى و بردبارى او حیا كردند، و نه حقّ پادشاهى و سرورى او را به خاطر مقام بزرگش بجا آوردند، و نه به خاطر توجّه او، و یا به جهت بخشش و نویدها، و یا به جهت تهدید و وعده عذابش براى انجام حقّ بندگى‏اش بپا خاسته‏اند. و كار به آنجا رسید كه مانند آزادگان در اموال خویش تصرّف مى‏نمایند، لذا بر چهره‏ها و حركتها و سكناتشان اثر حضور در محضر مولایشان را- كه همواره آنان را مى‏بیند- مشاهده نمى‏نمایى تا خاكسارى بندگى و شكست و انكسار بر آنان نمایان باشد. و این از سخت‏ترین خطرهاست.
سپس سراى دنیا را تا وقت معین به آنان عاریه و امانت داد، و با دستور دادن و فرستادن پیامبر و كتاب آسمانى به آنان هشدار داد كه آن را از ایشان خواهد گرفت و به دیگران خواهد داد، ولى آنان مانند مالكان در آن تصرّف نمودند.
در روایتى آمده كه مولایمان علىّ علیه السّلام فرمود: «هیچ ایمان یقینى براى مردم‏
ندیدم كه به شكّ و تردید از این شبیه‏تر باشد كه هر روز افرادى را تشییع مى‏كنند و در قبرها به ودیعه مى‏گذارند، ولى باز به سوى فریب دنیا بازمى‏گردند، و از امیال نفسانى و گناهان خود دست برنمى‏دارند.
بنا بر این، اگر فرزند بیچاره آدم هیچ گناهى نداشت كه وارسى شود، و هیچ حسابى نداشت كه به واسطه آن مورد بازخواست قرار گیرد، جز مرگ- كه امور گرد آمده، او را پراكنده، و جمع او را جدا مى‏سازد، و فرزندانش را یتیم مى‏نماید- بى‏گمان شایسته بود كه با تحمّل سخت‏ترین رنج و دشوارى و آزردگى از آن بیم داشته و بپرهیزد. و حال آنكه ما چنان از مرگ غفلت داریم كه گویى هرگز بر ما فرود نخواهد آمد، و مانند مردمانى كه به ماندگارى در دنیا یقین دارند، به دنیا و شهوات آن آسوده‏ایم، و همانند عدّه‏اى كه نه امید به حساب دارند و نه بیم از عذاب، از معاصى و گناهان غفلت داریم.» و این حال ماست كه حضرت با این عبارت روشن، بر اساس ضرب المثل عربى كه «إیاك أعنى، و اسمعى یا جارة»: (مقصودم تو هستى، ولى تو بشنو اى زن همسایه.) بدان اشاره نموده است.
در این راستا، از آنجا كه حضرات ائمّه علیهم السّلام از فرجام حال ما آگاهى دارند، و جریان امور بندگان به ایشان واگذار شده است، لذا به هر چه كه خداوند- جلّ جلاله- و رسولش آنان را مطّلع ساخته، اشاره كرده‏اند تا آغاز و خاتمه نامه عمل بندگان خیر باشد، و اعمال ما بین آن دو آمرزیده گردد ما در اینجا به برخى از این روایات اشاره مى‏كنیم: 1- امام باقر علیه السّلام به نقل از پدر بزرگوارش امام زین العابدین علیه السّلام فرمود: «فرشته‏اى بر بنده گمارده شده كه نامه عمل او را مى‏نویسد، پس اوّل و آخر آن را با عمل نیك پر كنید، تا اعمال میان آن دو براى شما آمرزیده شود.»
2- امام صادق علیه السّلام به نقل از پدر بزرگوارش فرمود: «هیچ روز بر فرزند آدم نمى‏گذارد مگر اینكه آن روز مى‏گوید: اى فرزند آدم، من روز نو و جدید هستم، و برضرر تو شهادت خواهم داد، پس در من عمل خیر انجام ده، تا در روز قیامت به نفع تو شهادت دهم، براستى كه هرگز و هیچ گاه مرا نخواهى دید.»
3- امام جعفر بن محمّد به نقل از پدر بزرگوارش علیهما السّلام فرمود: «براستى كه وقتى شب فرا مى‏رسد، با صدایى بلند كه همه خلایق جز جنّ و انس مى‏شنوند، ندا مى‏كند: اى فرزند آدم، بدون تردید من آفریده‏اى جدید هستم، و بر تمام امورى كه در من واقع مى‏شود شهادت خواهم داد، پس از من بهره برگیر، كه اگر آفتاب طلوع كند، دیگر هیچ گاه به دنیا بازگشت نمى‏كنم، و هیچ كس نمى‏تواند در من كار نیكى انجام داده و یا از گناهى توبه نماید. و هنگامى كه شب سپرى مى‏شود و پشت مى‏كند، روز نیز به این همین صورت سخن مى‏گوید.» لذا مى‏گویم: وقتى هر بنده پر لغزش دید كه روزش به آخر مى‏رسد، و همچنان بر سوء بندگى و اصرار بر گناهانى كه ذكر نمودیم دارد، لازم است كه با قلب خویش به سوى رحمت پروردگارش روى آورده، و جنایاتى را كه در طول روز در باطن و ظاهر انجام داده به یاد بیاورد، و مانند بنده ذلیل در پیشگاه خداوند مالك و توانا و قاهر توبه نماید، و اگر اعمال روز به یادش نیامد، نشانه كم اعتنایى او به خداوند آگاه بر اسرار است، به هر حال در این صورت اجمالا از تمام گناهان باطنى و ظاهرى و اوّلین و آخرین آنها توبه نماید.
در مرحله سوّم، اگر دید نفسش در اخلاص باطن و صدق نیت بر توبه از گناهان، با ظاهرش موافق نیست، باید با بیم از آنكه خداوند از او قصاص نموده و به واسطه نابودى و تباهى و ویرانى و گمراهى او، دنیا نابود شود، در پیشگاه خداوند- جلّ جلاله- بایستد، و از او درخواست عفو نماید، زیرا گاهى مولى با اینكه از بنده‏اش ناخشنود است، او را عفو مى‏نماید، و بالاخره اگر دید نه باطنش صدق نیت دارد، و نیز حالت توبه جنایتكاران با وجود اصرار بر گناه را ندارد، و همچنین بسان گناهكاران سركش و نافرمان، اراده‏
كامل در اخلاص طلب عفو با حالت ذلّت و خاكسارى را ندارد، باید مانند كسى كه خود را تسلیم مولایش نموده و گردنش را دراز مى‏كند، خویشتن را نسبت به جنایتى كه نموده در جایگاه قصاص قرار دهد، و چونان كسى كه در برابر خداوندگار اعظم بزرگوار تسلیم و ذلیل است، با رعایت آداب مناجات با خداوند ،او را بخواند.
ناگفته نماند كه اگر با اهل غفلت همنشین بودى، مبادا به جاى اشتغال به مولى و مالك سعادتمندى دنیا و دینت، به آنان مشغول گردى.
(ادب حضور:ترجمه فلاح السائل، ص: 380)

بر اساس این آیات، خداوند متعال روند زندگی ما و دخالت او در تمام شئون ما را به طور حسی و “علم حضوری” نشان می دهد و این علم حضوری می تواند برای اثبات معاد نیز مورد استفاده قرار گیرد.
قاموس قرآن / ج‏6 / 61 / مرحله دوم ….. ص : 60
2- وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلًا وَ نَسِی‏ خَلْقَهُ‏ قالَ مَنْ یحْی الْعِظامَ وَ هِی رَمِیمٌ. قُلْ یحْییهَا الَّذِی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ‏ (قرآن: یس: 78 و 79). ما را مثلى زد و خلقت خویش را از یاد برد و گفت: استخوانهاى پوسیده خاك شده را چه كسى زنده میكند؟ بگو: همان كس زنده میكند كه بار اول آنها را آفریده او به هر گونه خلقت داناست.

نوادر الأخبار فیما یتعلق بأصول الدین (للفیض) / النص / 39 / باب الجدال فی الدین ….. ص : 37
ثمّ قال: «الَّذِی جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً»(قرآن: یس:80) أی اذا قال كمن النار الحارة فی الشجر الأخضر الرطب یستخرجها، فعرفكم أنّه على اعادة من بلى أقدر. ثمّ قال: أ و لیس الّذی‏ خلق‏ السموات‏ و الأرض‏ بقادر أن یخلق مثلهم بلى و هو الخلّاق العلیم، (قرآن:یس:81ج تفسير القمي / ج‏1 / 211 / [سورة الأنعام(6): الآيات 88 الى 98] ….. ص : 209
ثم حكى عز و جل- ما يلقى أعداء آل محمد عليه و آله السلام عند الموت فقال: وَ لَوْ تَرى‏ إِذِ الظَّالِمُونَ‏ آل محمد حقهم‏ فِي غَمَراتِ الْمَوْتِ وَ الْمَلائِكَةُ باسِطُوا أَيْدِيهِمْ- أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ الْيَوْمَ- تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ‏ قال العطش‏ بِما كُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ- وَ كُنْتُمْ عَنْ آياتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ‏ قال ما أنزل الله في آل محمد تجحدون به- ثم قال‏ وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادى‏- كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ- وَ تَرَكْتُمْ ما خَوَّلْناكُمْ وَراءَ ظُهُورِكُمْ- وَ ما نَرى‏ مَعَكُمْ شُفَعاءَكُمُ- الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكاءُ و الشركاء أئمتهم‏ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَيْنَكُمْ‏ يعني المودة وَ ضَلَّ عَنْكُمْ‏ أي بطل‏ ما كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ‏(قرآن:انعام:94)
أی اذا كان خلق السموات و الأرض أعظم و أبعد فی أوهامكم و قدركم أن تقدروا علیه من اعادة البالى، فكیف جوّزتم من اللّه خلق هذا الأعجب عندكم و الأصعب لدیكم و لم یتجوّزوا منه ما هو أسهل عندكم من إعادة البالی.
الصحیفة السجادیة / ترجمه و شرح فیض الإسلام / 326 / دعاى چهل و هفتم از دعاهاى امام علیه السلام است در روز عرفه
توئى آن¬كه هر چیز را یكایك شمرده‏اى (به هر چه هست و خواهد بود كوچك یا بزرگ، كم یا بسیار احاطه دارى، و علم چیزى از تو فوت نمی¬شود) و براى هر چیز غایت و پایانى قرار داده‏اى (كه چون به آن منتهى شود فانى و نیست می¬گردد، چنان¬كه در قرآن كریم «سوره الرحمن آیه 26» فرموده: كُلُّ مَنْ عَلَیها فانٍ وَ یبْقى‏ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ‏ یعنى هر كس بر روى زمین است فانى و نابود شود، ووجه پروردگار تو كه داراى عظمت و احسان است باقى میماند. و «سوره قصص آیه 28» فرموده: كُلُّ شَی‏ءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ‏ یعنى هر چیز تباه و نیست گردد جز وجه او.(امام صادق ع: نحن وجه الله)
در قرآن كریم «روم:27 » فرموده: وَ هُوَ الَّذِی یبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ یعِیدُهُ وَ هُوَ أَهْوَنُ‏ عَلَیهِ‏ یعنى اوست خدایى كه نخست خلق را بیافرید سپس اعاده داده باز گرداند و آن اعاده بر او «در نظر شما» آسانتر است «چون كسى كه كارى كند بار دوّم انجام آن بر او آسانتر خواهد بود، و گر نه بر خداى تعالى آفرینش و اعاده یكسان می باشد» خلاصه همه این‏ها صریح و آشكار است در این كه براى هر چیز غایت و پایانى است كه چون به آن برسد خداوند سبحان آن را فانى و نیست گرداند) و هر چیز را به مقدار معلوم (بر وفق حكمت) ایجاد نموده‏اى-]
و من یجیب بهذا الجواب یتأول قوله تعالى: كَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِیدُهُ‏ على أن المعنى/ فیه الإخبار عن الاقتدار و عدم المشقّة فى الإعادة؛ كما أنها معدومة فى الابتداء، و یجعل ذلك نظیرا لقوله تعالى: وَ هُوَ الَّذِی یبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ یعِیدُهُ وَ هُوَ أَهْوَنُ‏ عَلَیهِ‏؛ [الروم: 27]،
مخالفة لكلامها و كتاب الله تعالى یشهد به و إن أشعار المتقدمین یتضمنه قال الله جل اسمه‏ أَصْحابُ الْجَنَّةِ یوْمَئِذٍ خَیرٌ مُسْتَقَرًّا وَ أَحْسَنُ مَقِیلًا یعنی أنهم خیر من أصحاب النار و قد علم أن أصحاب النار أصحاب شر و لا خیر فیهم. و وصف النار فی آیة أخرى فقال‏ بَلْ كَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ وَ أَعْتَدْنا لِمَنْ كَذَّبَ بِالسَّاعَةِ سَعِیراً . إِذا رَأَتْهُمْ مِنْ مَكانٍ بَعِیدٍ سَمِعُوا لَها تَغَیظاً وَ زَفِیراً إلى قوله‏ وَ ادْعُوا ثُبُوراً ثم قال‏ قُلْ أَ ذلِكَ خَیرٌ أَمْ جَنَّةُ الْخُلْدِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ كانَتْ لَهُمْ جَزاءً وَ مَصِیراً. فذكر سبحانه أن الجنة و ما أعد فیها خیر من النار و نحن نعلم أنه لا خیر فی النار. و قال تعالى فی آیة أخرى‏ قُلْ أَ فَأُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِكُمُ النَّارُ وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِینَ كَفَرُوا وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ و قال‏ وَ هُوَ أَهْوَنُ‏ عَلَیهِ‏. و المعنى فی ذلك هین لأن شیئا لا یكون أهون على الله من شی‏ء فكذلك قولنا هذا أفضل یكون المراد به هذا الفاضل.
قوله سبحانه‏ وَ هُوَ الَّذِی یبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ یعِیدُهُ وَ هُوَ أَهْوَنُ‏ عَلَیهِ‏ الأشیاء كلها سواء عنده و الوجه فیه ما قال ابن عباس- وَ هُوَ أَهْوَنُ‏ عَلَیهِ‏ أی هین علیه أول خلقه.
شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید / ج‏15 / 165 / 27 و من عهد له ع إلى محمد بن أبی بكر رضی الله عنه حین قلده مصر ….. ص : 163
قوله‏ فإن یعذب فأنتم أظلم‏ أفعل هاهنا بمعنى الصفة لا بمعنى التفضیل و إنما یراد فأنتم الظالمون كقوله تعالى‏ وَ هُوَ أَهْوَنُ‏ عَلَیهِ‏ و كقولهم الله أكبر.
إقبال الأعمال (ط – القدیمة) / ج‏1 / 218 / دعاء آخر فی الیوم الرابع و العشرین بروایة السید ابن الباقی رحمه الله ….. ص : 218
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ یا مَنْ‏ لَهُ الْحَمْدُ فِی الْأُولى‏ وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُ الْحُكْمُ‏ وَ إِلَیهِ یرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ‏ یا مَنْ هُوَ أَعْلَمُ‏ بِما فِی صُدُورِ الْعالَمِینَ‏ یا مَنْ‏ یبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ یعِیدُهُ وَ هُوَ أَهْوَنُ‏ عَلَیهِ‏ وَ لَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلى‏ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَكِیمُ‏ یا مَنْ‏ أَحْسَنَ كُلَّ شَی‏ءٍ خَلَقَهُ وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طِینٍ‏ یا مَنْ هُوَ الْحَقُ‏ وَ هُوَ یهْدِی السَّبِیلَ‏ یا مَنْ رَدَّ الَّذِینَ كَفَرُوا بِغَیظِهِمْ لَمْ ینالُوا خَیراً وَ كَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ وَ كانَ اللَّهُ قَوِیا عَزِیزاً یا مَنْ یعْلَمُ مَا فِی الْأَرْضِ‏ وَ ما یخْرُجُ مِنْها وَ ما ینْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ ما یعْرُجُ فِیها وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ أَسْأَلُكَ بِمَا أَوْجَبْتَ عَلَى نَفْسِكَ لِمَنْ سَأَلَكَ وَ بِأَسْمَائِكَ كُلِّهَا وَ بِمَا نَاجَیتُكَ بِهِ فِی یوْمِی هَذَا أَنْ تُثَبِّتَنِی حَتَّى لَا أَزُولَ [أَزِلَ‏] وَ أَنْ تَهْدِینِی‏
عدة الداعی و نجاح الساعی / 321 / فصل ….. ص : 317
ا

آیات مزبور ، انسان را به خودش ارجاع می دهد و برای او “علم حضوری” ایجاد می کند. انسان باید جواب سؤالهایی را که خداوند می کند، به درستی بیابد و بداند جنبه هایی وجود دارند که جز خداوند احدی نمی تواند آن را انجام دهد. تفسیر القمی / ج‏1 / 211 / [سورة الأنعام(6): الآیات 88 الى 98] ….. ص : 209
و قوله‏ إِنَّ اللَّهَ فالِقُ الْحَبِّ وَ النَّوى‏ قَالَ الْحَبُّ مَا أَحَبَّهُ- وَ النَّوَى مَا نَاءَ عَنِ الْحَقِّ- وَ قَالَ أَیضاً الْحَبُّ أَنْ یفْلِقَ الْعِلْمَ مِنَ الْأَئِمَّةِ وَ النَّوَى مَا بَعُدَ عَنْهُ‏ یخْرِجُ‏ الْحَی‏ مِنَ‏ الْمَیتِ‏ وَ مُخْرِجُ الْمَیتِ مِنَ الْحَی‏ قال المؤمن من الكافر و الكافر من المؤمن‏ ذلِكُمُ اللَّهُ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ‏ أی تكذبون و قوله‏ فالِقُ الْإِصْباحِ وَ جَعَلَ اللَّیلَ سَكَناً فقوله فالق الإصباح یعنی مجی‏ء النهار- و الضوء بعد الظلمة و قوله‏ وَ هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ- لِتَهْتَدُوا بِها فِی ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ قال النجوم آل محمد ع و قوله‏ وَ هُوَ الَّذِی أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ قال من آدم‏
تفسیر القمی / ج‏2 / 154 / [سورة الروم(30): الآیات 14 الى 25] ….. ص : 153
و قوله‏ یخْرِجُ‏ الْحَی‏ مِنَ‏ الْمَیتِ‏ وَ یخْرِجُ الْمَیتَ مِنَ الْحَی‏ قال یخرج المؤمن من الكافر و یخرج الكافر من المؤمن- و قوله: وَ یحْی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ كَذلِكَ تُخْرَجُونَ‏ رد على الدهریة ثم قال‏ وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ- ثُمَّ إِذا أَنْتُمْ بَشَرٌ تَنْتَشِرُونَ‏ أی تنثرون فی الأرض إلى قوله‏ أَنْ تَقُومَ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ بِأَمْرِهِ‏ قال یعنی السماء و الأرض هاهنا ثُمَّ إِذا دَعاكُمْ دَعْوَةً مِنَ الْأَرْضِ إِذا أَنْتُمْ تَخْرُجُونَ‏ و هو رد على أصناف الزنادقة.
الكافی (ط – الإسلامیة) / ج‏2 / 5 / باب طینة المؤمن و الكافر ….. ص : 2
983- وَ رَوَى عَمَّارُ بْنُ مُوسَى عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: تَقُولُ إِذَا أَصْبَحْتَ وَ أَمْسَیتَ- أَصْبَحْنَا وَ الْمُلْكُ وَ الْحَمْدُ وَ الْعَظَمَةُ وَ الْكِبْرِیاءُ وَ الْجَبَرُوتُ وَ الْحِلْمُ وَ الْعِلْمُ وَ الْجَلَالُ وَ الْجَمَالُ وَ الْكَمَالُ وَ الْبَهَاءُ وَ الْقُدْرَةُ وَ التَّقْدِیسُ وَ التَّعْظِیمُ وَ التَّسْبِیحُ وَ التَّكْبِیرُ وَ التَّهْلِیلُ وَ التَّحْمِیدُ وَ السَّمَاحُ وَ الْجُودُ وَ الْكَرَمُ وَ الْمَجْدُ وَ الْمَنُّ وَ الْخَیرُ وَ الْفَضْلُ وَ السَّعَةُ وَ الْحَوْلُ وَ السُّلْطَانُ وَ الْقُوَّةُ وَ الْعِزَّةُ وَ الْقُدْرَةُ وَ الْفَتْقُ وَ الرَّتْقُ وَ اللَّیلُ وَ النَّهَارُ وَ الظُّلُمَاتُ وَ النُّورُ وَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةُ وَ الْخَلْقُ جَمِیعاً وَ الْأَمْرُ كُلُّهُ وَ مَا سَمَّیتُ وَ مَا لَمْ أُسَمِّ وَ مَا عَلِمْتُ مِنْهُ وَ مَا لَمْ أَعْلَمْ وَ مَا كَانَ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ بِاللَّیلِ وَ جَاءَ بِالنَّهَارِ وَ أَنَا فِی نِعْمَةٍ مِنْهُ وَ عَافِیةٍ وَ فَضْلٍ عَظِیمٍ . الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی‏ لَهُ ما سَكَنَ فِی اللَّیلِ وَ النَّهارِ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ‏ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی‏ یولِجُ اللَّیلَ فِی النَّهارِ وَ یولِجُ النَّهارَ فِی اللَّیلِ‏ وَ یخْرِجُ‏ الْحَی‏ مِنَ‏ الْمَیتِ‏ وَ یخْرِجُ الْمَیتَ مِنَ الْحَی‏ … وَ هُوَ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ اللَّهُمَّ بِكَ نُمْسِی وَ بِكَ نُصْبِحُ وَ بِكَ نَحْیا وَ بِكَ نَمُوتُ وَ إِلَیكَ نَصِیرُ وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ أَنْ أَذِلَّ أَوْ أُذِلَّ أَوْ أَضِلَّ أَوْ أُضِلَّ أَوْ أَظْلِمَ أَوْ أُظْلَمَ أَوْ أَجْهَلَ أَوْ یجْهَلَ عَلَی یا مُصَرِّفَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى طَاعَتِكَ وَ طَاعَةِ رَسُولِكَ. اللَّهُمَّ لَا تُزِغْ قَلْبِی بَعْدَ إِذْ هَدَیتَنِی وَ هَبْ لِی‏ مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ* ثُمَّ تَقُولُ اللَّهُمَّ إِنَّ اللَّیلَ وَ النَّهَارَ خَلْقَانِ مِنْ خَلْقِكَ فَلَا تَبْتَلِینِّی فِیهِمَا بِجُرْأَةٍ عَلَى مَعَاصِیكَ وَ لَا رُكُوبٍ لِمَحَارِمِكَ وَ ارْزُقْنِی فِیهِمَا عَمَلًا مُتَقَبَّلًا وَ سَعْیاً مَشْكُوراً وَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ.
معانی الأخبار / النص / 291 / باب معنى الموت ….. ص : 287
إعتقادات الإمامیة (للصدوق) / 56 / [16] باب الاعتقاد فی الموت
وَ سُئِلَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِی- عَلَیهِمَا السَّلَامُ- عَنِ الْمَوْتِ، مَا هُوَ؟ فَقَالَ: «هُوَ التَّصْدِیقُ بِمَا لَا یكُونُ. إِنَّ أَبِی حَدَّثَنِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَنِ الصَّادِقِ- عَلَیهِ السَّلَامُ- أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا مَاتَ لَمْ یكُنْ مَیتاً، وَ إِنَّ الْكَافِرَ هُوَ الْمَیتُ، إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یقُولُ: یخْرِجُ‏ الْحَی‏ مِنَ‏ الْمَیتِ‏ وَ یخْرِجُ الْمَیتَ مِنَ الْحَی* یعْنِی الْمُؤْمِنَ مِنَ الْكَافِرِ، وَ الْكَافِرَ مِنَ الْمُؤْمِنِ».
(تحفة الأولیاء (ترجمه أصول كافى) ؛ ج‏3 ؛ ص15)
«اللَّهُ الَّذِی یرْسِلُ الرِّیاحَ فَتُثِیرُ سَحاباً- فَیبْسُطُهُ فِی السَّماءِ كَیفَ یشاءُ- وَ یجْعَلُهُ كِسَفاً فَتَرَى الْوَدْقَ یخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ- فَإِذا أَصابَ بِهِ مَنْ یشاءُ مِنْ عِبادِهِ إِذا هُمْ یسْتَبْشِرُونَ- وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ ینَزَّلَ عَلَیهِمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمُبْلِسِینَ- فَانْظُرْ إِلى‏ آثارِ رَحْمَتِ اللَّهِ كَیفَ یحْی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها- إِنَ‏ ذلِكَ‏ لَمُحْی‏ الْمَوْتى‏» و قوله «أَ فَلَمْ ینْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ- كَیفَ بَنَیناها وَ زَینَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ- وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَینا فِیها رَواسِی- وَ أَنْبَتْنا فِیها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ‏ إلى قوله‏ وَ أَحْیینا بِهِ بَلْدَةً مَیتاً كَذلِكَ الْخُرُوجُ‏» و قوله «وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلًا وَ نَسِی خَلْقَهُ قالَ مَنْ یحْی الْعِظامَ وَ هِی رَمِیمٌ- قُلْ یحْییهَا الَّذِی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ‏» و مثله كثیر مما هو رد على الدهریة.
تفسیر القمی / ج‏2 / 160 / [سورة الروم(30): الآیات 39 الى 50] ….. ص : 159
، ثم ذكر عز و جل عظیم قدرته- و تفضله على خلقه فقال‏ اللَّهُ الَّذِی یرْسِلُ الرِّیاحَ فَتُثِیرُ سَحاباً أی ترفعه‏ فَیبْسُطُهُ فِی السَّماءِ كَیفَ یشاءُ وَ یجْعَلُهُ كِسَفاً قال بعضه على بعض‏ فَتَرَى الْوَدْقَ‏ أی المطر یخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ‏ إلى قوله‏ لَمُبْلِسِینَ‏ أی آیسین‏ فَانْظُرْ إِلى‏ آثارِ رَحْمَتِ اللَّهِ كَیفَ یحْی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها- إِنَ‏ ذلِكَ‏ لَمُحْی‏ الْمَوْتى‏ و هو رد على الدهریة و قوله‏ ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَیدِی النَّاسِ‏ قال فی البر فساد الحیوان إذا لم یمطر و كذلك هلاك دواب البحر بذلك‏
روضة الواعظین و بصیرة المتعظین (ط – القدیمة) / ج‏1 / 17 / باب الكلام فی النظر و ما یؤدی إلیه ….. ص : 13
و قال تعالى فی سورة الروم‏ وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ إِذا أَنْتُمْ بَشَرٌ تَنْتَشِرُونَ‏ و فی هذه السورة اللَّهُ الَّذِی یرْسِلُ الرِّیاحَ فَتُثِیرُ سَحاباً فَیبْسُطُهُ فِی السَّماءِ كَیفَ یشاءُ وَ یجْعَلُهُ كِسَفاً فَتَرَى الْوَدْقَ یخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ فَإِذا أَصابَ بِهِ مَنْ یشاءُ مِنْ عِبادِهِ إِذا هُمْ یسْتَبْشِرُونَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ ینَزَّلَ عَلَیهِمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمُبْلِسِینَ فَانْظُرْ إِلى‏ آثارِ رَحْمَتِ اللَّهِ كَیفَ یحْی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَ‏ ذلِكَ‏ لَمُحْی‏ الْمَوْتى‏ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَی‏ءٍ قَدِیرٌ وَ لَئِنْ أَرْسَلْنا رِیحاً فَرَأَوْهُ مُصْفَرًّا لَظَلُّوا مِنْ بَعْدِهِ یكْفُرُونَ فَإِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‏ وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ‏ و ذكر فی سورة لقمان‏ أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ‏. و قال فی سورة فاطر أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ ثَمَراتٍ مُخْتَلِفاً أَلْوانُها وَ مِنَ الْجِبالِ جُدَدٌ بِیضٌ وَ حُمْرٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُها وَ غَرابِیبُ سُودٌ وَ مِنَ النَّاسِ وَ الدَّوَابِّ وَ الْأَنْعامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ‏. و قال تعالى فی سورة یس‏ وَ آیةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَیتَةُ أَحْییناها وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا فَمِنْهُ یأْكُلُونَ وَ جَعَلْنا فِیها جَنَّاتٍ مِنْ نَخِیلٍ وَ أَعْنابٍ وَ فَجَّرْنا فِیها مِنَ الْعُیونِ لِیأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ ما عَمِلَتْهُ أَیدِیهِمْ أَ فَلا یشْكُرُونَ‏. و قال تعالى فی سورة الزمر خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ یكَوِّرُ اللَّیلَ عَلَى النَّهارِ وَ یكَوِّرُ النَّهارَ عَلَى اللَّیلِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ یجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّى أَلا هُوَ الْعَزِیزُ الْغَفَّارُ خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها. و قال فی سورة غافر اللَّهُ الَّذِی جَعَلَ لَكُمُ الْأَنْعامَ لِتَرْكَبُوا مِنْها وَ مِنْها تَأْكُلُونَ وَ لَكُمْ فِیها مَنافِعُ وَ لِتَبْلُغُوا عَلَیها حاجَةً فِی صُدُورِكُمْ وَ عَلَیها وَ عَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ‏ و ذكر فی آخره‏ وَ یرِیكُمْ آیاتِهِ فَأَی آیاتِ اللَّهِ تُنْكِرُونَ‏. و فی سورة حم السجدة قُلْ أَ إِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِی خَلَقَ الْأَرْضَ فِی یوْمَینِ وَ تَجْعَلُونَ لَهُ أَنْداداً ذلِكَ رَبُّ الْعالَمِینَ‏ إلى آخر السورة. و قال فی حم عسق‏ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ یخْلُقُ ما یشاءُ یهَبُ لِمَنْ یشاءُ إِناثاً وَ یهَبُ لِمَنْ یشاءُ الذُّكُورَ أَوْ یزَوِّجُهُمْ ذُكْراناً وَ إِناثاً وَ یجْعَلُ مَنْ یشاءُ عَقِیماً. و قال فی سورة الجاثیة إِنَّ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَآیاتٍ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ فِی خَلْقِكُمْ وَ ما یبُثُّ مِنْ دابَّةٍ آیاتٌ لِقَوْمٍ یوقِنُونَ وَ اخْتِلافِ اللَّیلِ وَ النَّهارِ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ
روضة الواعظین و بصیرة المتعظین (ط – القدیمة) / ج‏1 / 22 / باب الكلام فی صفات الله تعالى ….. ص : 22
اعلم أن الله تعالى قادر بدلالة صحة الفعل منه و تعذره على غیره و صحة الفعل تدل على كون فاعله قادرا. و قال تعالى فی سورة الحج‏ یا أَیهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ یخْلُقُوا ذُباباً وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَ إِنْ یسْلُبْهُمُ الذُّبابُ شَیئاً لا یسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَ الْمَطْلُوبُ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِی عَزِیزٌ و العزیز القادر الذی لا یمكن منعه. و قال تعالى فی سورة الفرقان‏ وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً وَ كانَ رَبُّكَ قَدِیراً و قال فی سورة الروم‏ فَانْظُرْ إِلى‏ آثارِ رَحْمَتِ اللَّهِ كَیفَ یحْی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَ‏ ذلِكَ‏ لَمُحْی‏ الْمَوْتى‏ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَی‏ءٍ قَدِیرٌ.
الخرائج و الجرائح / ج‏1 / 4 / الرسالة الإلهیة و الإمامة غیر مستغنیة عن المعجزات: ….. ص : 3
و قال: فَانْظُرْ إِلى‏ آثارِ رَحْمَتِ اللَّهِ: (الماء) كَیفَ یحْی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَ‏ ذلِكَ‏ لَمُحْی‏ الْمَوْتى‏
البرهان فی تفسیر القرآن / ج‏1 / 86 / 17 – باب فی ما ذكره الشیخ علی بن إبراهیم فی مطلع تفسیره ….. ص : 73
وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِیةٌ لا رَیبَ فِیها وَ أَنَّ اللَّهَ یبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ. و قوله: اللَّهُ الَّذِی یرْسِلُ الرِّیاحَ فَتُثِیرُ سَحاباً فَیبْسُطُهُ فِی السَّماءِ كَیفَ یشاءُ وَ یجْعَلُهُ كِسَفاً فَتَرَى الْوَدْقَ یخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ فَإِذا أَصابَ بِهِ مَنْ یشاءُ مِنْ عِبادِهِ إِذا هُمْ یسْتَبْشِرُونَ* وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ ینَزَّلَ عَلَیهِمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمُبْلِسِینَ* فَانْظُرْ إِلى‏ آثارِ رَحْمَتِ اللَّهِ كَیفَ یحْی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَ‏ ذلِكَ‏ لَمُحْی‏ الْمَوْتى‏.
(قرآن:روم:50)
بحار الأنوار (ط – بیروت) / ج‏3 / 20 / باب 3 إثبات الصانع و الاستدلال بعجائب صنعه على وجوده و علمه و قدرته و سائر صفاته ….. ص : 16
تَبارَكَ الَّذِی جَعَلَ فِی السَّماءِ بُرُوجاً وَ جَعَلَ فِیها سِراجاً وَ قَمَراً مُنِیراً وَ هُوَ الَّذِی جَعَلَ اللَّیلَ وَ النَّهارَ خِلْفَةً لِمَنْ أَرادَ أَنْ یذَّكَّرَ أَوْ أَرادَ شُكُوراً الشعراء أَ وَ لَمْ یرَوْا إِلَى الْأَرْضِ كَمْ أَنْبَتْنا فِیها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِیمٍ إِنَّ فِی ذلِكَ لَآیةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ‏ القصص‏ قُلْ أَ رَأَیتُمْ إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَیكُمُ اللَّیلَ سَرْمَداً إِلى‏ یوْمِ الْقِیامَةِ مَنْ إِلهٌ غَیرُ اللَّهِ یأْتِیكُمْ بِضِیاءٍ أَ فَلا تَسْمَعُونَ قُلْ أَ رَأَیتُمْ إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَیكُمُ النَّهارَ سَرْمَداً إِلى‏ یوْمِ الْقِیامَةِ مَنْ إِلهٌ غَیرُ اللَّهِ یأْتِیكُمْ بِلَیلٍ تَسْكُنُونَ فِیهِ أَ فَلا تُبْصِرُونَ وَ مِنْ رَحْمَتِهِ جَعَلَ لَكُمُ اللَّیلَ وَ النَّهارَ لِتَسْكُنُوا فِیهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ‏ العنكبوت‏ خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنَّ فِی ذلِكَ لَآیةً لِلْمُؤْمِنِینَ‏ و قال تعالى‏ وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ نَزَّلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِ مَوْتِها لَیقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا یعْقِلُونَ‏ و قال تعالى‏ فَإِذا رَكِبُوا فِی الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذا هُمْ یشْرِكُونَ‏ الروم‏ وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ إِذا أَنْتُمْ بَشَرٌ تَنْتَشِرُونَ وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَیها وَ جَعَلَ بَینَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِی ذلِكَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یتَفَكَّرُونَ وَ مِنْ آیاتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَ أَلْوانِكُمْ إِنَّ فِی ذلِكَ لَآیاتٍ لِلْعالِمِینَ وَ مِنْ آیاتِهِ مَنامُكُمْ بِاللَّیلِ وَ النَّهارِ وَ ابْتِغاؤُكُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ فِی ذلِكَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یسْمَعُونَ وَ مِنْ آیاتِهِ یرِیكُمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ ینَزِّلُ مِنَ السَّماءِ ماءً فَیحْیی بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ فِی ذلِكَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یعْقِلُونَ وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ تَقُومَ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ بِأَمْرِهِ ثُمَّ إِذا دَعاكُمْ دَعْوَةً مِنَ الْأَرْضِ إِذا أَنْتُمْ تَخْرُجُونَ وَ لَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كُلٌّ لَهُ قانِتُونَ‏ و قال عز و جل‏ وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ یرْسِلَ الرِّیاحَ مُبَشِّراتٍ وَ لِیذِیقَكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ لِتَجْرِی الْفُلْكُ بِأَمْرِهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ‏ و قال تعالى‏ اللَّهُ الَّذِی یرْسِلُ الرِّیاحَ فَتُثِیرُ سَحاباً فَیبْسُطُهُ فِی السَّماءِ كَیفَ یشاءُ وَ یجْعَلُهُ كِسَفاً فَتَرَى الْوَدْقَ یخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ فَإِذا أَصابَ بِهِ مَنْ یشاءُ مِنْ عِبادِهِ إِذا هُمْ یسْتَبْشِرُونَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ ینَزَّلَ عَلَیهِمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمُبْلِسِینَ فَانْظُرْ إِلى‏ آثارِ رَحْمَتِ اللَّهِ كَیفَ یحْی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَ‏ ذلِكَ‏ لَمُحْی‏ الْمَوْتى‏ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَی‏ءٍ قَدِیرٌ
بحار الأنوار (ط – بیروت) / ج‏56 / 346 / باب 28 السحاب و المطر و الشهاب و البروق و الصواعق و القوس و سائر ما یحدث فی الجو ….. ص : 344
وَ هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ الرِّیاحَ بُشْراً بَینَ یدَی رَحْمَتِهِ وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهُوراً لِنُحْیی بِهِ بَلْدَةً مَیتاً وَ نُسْقِیهُ مِمَّا خَلَقْنا أَنْعاماً وَ أَناسِی كَثِیراً وَ لَقَدْ صَرَّفْناهُ بَینَهُمْ لِیذَّكَّرُوا فَأَبى‏ أَكْثَرُ النَّاسِ إِلَّا كُفُوراً النمل‏ وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا بِهِ حَدائِقَ ذاتَ بَهْجَةٍ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُنْبِتُوا شَجَرَها أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ‏ إلى قوله تعالى‏ وَ مَنْ یرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ‏ العنكبوت‏ وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ نَزَّلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِ مَوْتِها لَیقُولُنَّ اللَّهُ‏ الروم‏ وَ مِنْ آیاتِهِ یرِیكُمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ ینَزِّلُ مِنَ السَّماءِ ماءً فَیحْیی بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ فِی ذلِكَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یعْقِلُونَ‏ و قال تعالى‏ اللَّهُ الَّذِی یرْسِلُ الرِّیاحَ فَتُثِیرُ سَحاباً فَیبْسُطُهُ فِی السَّماءِ كَیفَ یشاءُ وَ یجْعَلُهُ كِسَفاً فَتَرَى الْوَدْقَ یخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ فَإِذا أَصابَ بِهِ مَنْ یشاءُ مِنْ عِبادِهِ إِذا هُمْ یسْتَبْشِرُونَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ ینَزَّلَ عَلَیهِمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمُبْلِسِینَ فَانْظُرْ إِلى‏ آثارِ رَحْمَتِ اللَّهِ كَیفَ یحْی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَ‏ ذلِكَ‏ لَمُحْی‏ الْمَوْتى‏ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَی‏ءٍ قَدِیرٌ وَ لَئِنْ أَرْسَلْنا رِیحاً فَرَأَوْهُ مُصْفَرًّا لَظَلُّوا مِنْ بَعْدِهِ یكْفُرُونَ‏ لقمان‏ وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا فِیها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِیمٍ)، ج‏1، ص: 18
و قال فی سورة النجم‏ وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكى‏ وَ أَنَّهُ هُوَ أَماتَ وَ أَحْیا وَ أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَینِ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى‏ مِنْ نُطْفَةٍ إِذا تُمْنى‏ وَ أَنَّ عَلَیهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرى‏ وَ أَنَّهُ هُوَ أَغْنى‏ وَ أَقْنى‏ وَ أَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرى‏ وَ أَنَّهُ أَهْلَكَ عاداً الْأُولى‏ وَ ثَمُودَ فَما أَبْقى‏ وَ قَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ‏ إلى آخر ما ذكره و كل ذلك أقوى فی الدلالة علیه. و قوله تعالى فی سورة الرحمن‏ الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ خَلَقَ الْإِنْسانَ عَلَّمَهُ الْبَیانَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ بِحُسْبانٍ وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ یسْجُدانِ وَ السَّماءَ رَفَعَها وَ وَضَعَ الْمِیزانَ أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزانِ وَ أَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَ لا تُخْسِرُوا الْمِیزانَ وَ الْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ فِیها فاكِهَةٌ وَ النَّخْلُ ذاتُ الْأَكْمامِ وَ الْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَ الرَّیحانُ فَبِأَی آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ‏. و قال تعالى فی سورة الملك‏ أَ وَ لَمْ یرَوْا إِلَى الطَّیرِ فَوْقَهُمْ صافَّاتٍ وَ یقْبِضْنَ ما یمْسِكُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمنُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَی‏ءٍ بَصِیرٌ. و قال تعالى فی سورة نوح‏ أَ لَمْ تَرَوْا كَیفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً وَ جَعَلَ الْقَمَرَ فِیهِنَّ نُوراً وَ جَعَلَ الشَّمْسَ سِراجاً وَ اللَّهُ أَنْبَتَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ نَباتاً ثُمَّ یعِیدُكُمْ فِیها وَ یخْرِجُكُمْ إِخْراجاً وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ بِساطاً لِتَسْلُكُوا مِنْها سُبُلًا فِجاجاً. و ذكر فی سورة عم یتساءلون‏ أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً وَ الْجِبالَ أَوْتاداً وَ خَلَقْناكُمْ أَزْواجاً وَ جَعَلْنا نَوْمَكُمْ سُباتاً إلى قوله‏ وَ جَنَّاتٍ أَلْفافاً. و قال تعالى‏ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یلِدْ وَ لَمْ یولَدْ وَ لَمْ یكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ- یقال إن المشركین قالوا رسول الله ص انسب و بین و صف لنا ربك فأنزل الله تعالى هذه السورة و لذلك سمیت سورة الإخلاص و سورة نسبة الرب و سورة الولایة.
و اعلم أن الله تعالى قد ذكر فی القرآن أدلة كثیرة على حدوث العالم و على إثباته و إثبات صفاته و ما لا یجوز علیه و ما یجوز أكثر مما ذكرنا و إنما لم نورد جملتها مخافة التطویل و فی هذا القدر كفایة إن شاء الله فینبغی للعاقل أن یتأمل فی هذه الآیات و ینظر فیها لیحصل له العلم بالله تعالى و یعلم أن ما قاله المتكلمون لیس بخارج من القرآن‏
روضة الواعظین و بصیرة المتعظین (ط – القدیمة)، ج‏1، ص: 19

پیمایش به بالا