دكتر سيد ابوالقاسم حسيني
استاد روان پزشكي
دانشگاه علوم پزشكي مشهد
حیات در نباتات از دیدگاه قرآن مجید و استفاده از آن در اثبات معاد
در قرآن مجيد (حج :5)، به وجود حيات در نباتات اشاره شده و چنين آمده است:
“يا أيّها النّاس إن كنتم في ريب من البعث فإنّا خلقناكم من تراب ثمّ من نطفة ثمّ من علقة ثمّ من مضغة مخلّقة و غير مخلّقة لنبيّن لكم و نقرّ في الأرحام ما نشاء إلي أجل مسمّي ثمّ نخرجكم طفلاً ثمّ لتبلغوا أشدّكم و منكم من يردّ إلي ارذل العمر لكيلا يعلم من بعد علم شيئاً و تري الأرض هامدة فإذا أنزلنا عليها الماء اهتزّت و ربت و أنبتت من كلّ زوج بهيج. ذلك بأنّ الله هو الحقّ و أنّه يحي الموتي و أنّه علي كلّ شيء قدير: اي مردم! اگر در رستاخيز شك داريد، (به اين نكته توجه كنيد كه:) ما شما را از خاك آفريديم، سپس از نطفه، و بعد از آن از مضغه (چيزي شبيه به گوشت جويده)، كه بعضي داراي شكل و خلقت است و بعضي بدون شكل؛ تا براي شما روشن سازيم(كه بر هر چيزي قادريم). و جنين هايي را كه بخواهيم تا مدت معيني در رحم (مادران) قرار مي دهيم؛ ( و آنچه را بخواهيم ساقط مي كنيم؛) بعد شما را به صورت طفل بيرون مي آوريم؛ سپس هدف اين است كه به حد رشد و بلوغ خويش برسيد. در اين ميان بعضي از شما مي ميرند؛ و بعضي آن قدر عمر مي كنند كه به بدترين مرحله زندگي (و پيري) مي رسند؛ آن چنان كه بعد از علم و آگاهي، چيزي نمي دانند. (از سوي ديگر،) زمين را (در فصل زمستان) خشك و مرده مي بيني، اما هنگامي كه آب باران بر آن فرو مي فرستيم، به حركت در مي آيد و مي رويد؛ و گياهان را از هر نوع زيبا مي روياند.اين به خاطر آن است كه (بدانيد) خداوند حق است؛ و او است كه مردگان را زنده مي كند؛ و بر هر چيزي توانا است”.
علامه طباطبایی در ضمن تفسیر آيات فوق، ، بروجود حیات و تولید مثل در گیاهان تاکید میکند(المیزان ج28ص207-206).
در سوره يونس آيه 31 نيز چنين مي بينيم:
قل من يرزقكم من السماء و الأرض أمّن يملك السّمع و الأبصار و من يخرج الحيّ من الميّت و يخرج الميت من الحيّ و من يدبّر الأمر فسيقولون الله فقل أفلا تتّقون: بگو “چه كسي شما را از آسمان و زمين روزي مي دهد؟ يا چه كسي مالك (و خالق) گوش و چشم ها است؟ و چه كسي زنده را از مرده، و مرده را از زنده بيرون مي آورد؟ و چه كسي امور (جهان) را تدبير مي كند؟ (در پاسخ) مي گويند: “خدا”، بگو: “پس چرا تقوا پيشه نمي كنيد(و از خدا نمي ترسيد)؟
علامه طباطبایی در تفسیر آیه فوق نيز، تاکید میکند که”حیات، مخصوص حیوانات نیست و همان ملاکی که در حیوانات وجود دارد و موجب حیات آنها است در گیاهان نیز وجود دارد؛ یعنی موجود(گیاه) دارای “نفس” یا “روحی” می باشد که کارهای گوناگونی از آن سر میزند؛ مثلا حرکتهای مختلفی به جهات مختلف دارد. بحث های علمی امروز این مطلب راثابت میکنند؛ زیرا عوامل حیاتی که در حیوانات موجودند و اعمال حیاتی را انجام می دهند، نظیر آنها در نباتات نیز هست و نباتات هم مثل حیوان حیات دارند و حیات، هم در نباتات و هم در حیوانات وجود دارد”(المیزان ج19ص87).
در قرآن مجید آمده است: “و أرسَلنَا الرِّیاحَ لَواقِحَ: ما بادها را برای باور ساختن(ابرها و گیاهان)فرستادیم”(حجر:22).
علامه طباطبایی در ضمن تفسیر آیه فوق، بر مسئله نر و مادگی در گیاهان تاکید می کند و با استفاده از آیه ذکر شده، نقش باد را در انتقال گرده گیاه نر به گیاه ماده، مطرح میسازد(المیزان ج23ص214). در قرآن مجید حتی از وجود انسان به عنوان یک نبات، یاد شده است، و در شرح حال مریم(ع) چنین می بینیم: “وَ أنبَتَها نَباتاً حَسَناً: و به طرز شایستهای (نهال وجود) اورا رویانید(و پرورش داد)(آل عمران:37).علامه طباطبایی در تفسیر آیه فوق، منظور از رویانیدن مریم(ع) را به طور شایسته، اعطای رشد و طهارت به او و فرزندان او و دادن نوعی خاص از حیات و زندگی است که وسوسه شیطان در آن راه پیدا نکند و بهمعنای واقعی “پاک” باقی بماند(المیزان ج5ص306).
در قرآن مجيد(روم:50) از حيات نباتات براي اثبات معاد استفاده شده است:
“فانظر إلي آثار رحمت الله كيف يحي الأرض بعد موتها إنّ ذلك لمحي الموتي و هو علي كلّ شيء قدير: به آثار رحمت الهي بنگر كه چه گونه زمين را بعد از مردنش زنده مي كند؛ چنين كسي (كه زمين مرده را زنده كرد) زنده كننده مردگان (در قيامت) است؛ و او بر همه چيز توانا است.
علامه طباطبايي (ره) در تفسير آيه فوق مي گويد: “اثر” به معناي باقيمانده هر چيز مي باشد، مانند فرزند كه به عنوان اثر پدر و مادر و ميوه به عنوان اثر درخت مي باشد؛ مراد از رحمت الهي در آيه فوق، باران است كه اثر آن، حيات زمين پس از مردن آن مي باشد. نباتات، درختان و ميوه ها از آثار زنده شدن زمين و نتيجه تدبير خداوند هستند. خداوند متعال با بيان زنده كردن زمين پس از مردن آن، نتيجه مي گيرد كه زنده كردن مردگان نيز مانند آن است.
علامه اضافه مي كند: مرگ، سلب آثار حيات در چيزهاي مختلف است و حيات انسان و حيوان نيز فرآيندي شبيه حيات زمين(نباتات) است. استاد در اين جا به يك قانون كلي اشاره مي كند كه “حكم چند چيز مانند هم، كه در يكي محقق شود با آن كه محقق نشده است، يكي مي باشد”. در نتيجه هنگامي كه مشاهده مي كنيم كه خداوند، نبات مرده را زنده كرد، در مقام مقايسه مي پذيريم كه حيوان و انسان را نيز مي تواند زنده كند. خداوند متعال با ذكر زنده كردن يك انسان پس از صد سال و زنده كردن مرغان مختلف براي ابراهيم(ع) و داستان “اصحاب كهف” معاد را براي كساني كه به قرآن مجيد ايمان دارند، و وجدان آنها بيدار است، حسي مي كند.
